* آوای شاپرک ها *

* آوای شاپرک ها *

سلام به شما دوستان خوبم ، به وبلاگ آبجی صبا ( وب خودتون ) خوش اومدین .
* آوای شاپرک ها *

* آوای شاپرک ها *

سلام به شما دوستان خوبم ، به وبلاگ آبجی صبا ( وب خودتون ) خوش اومدین .

یادمان باشد ...

یادمان باشد در املای زندگی ، همیشه برای محبّت تشدید بگذاریم؛

تا از دوستی و انسانیت حتی نیم نمره هم کم نشود ...

بوی باران ...

بوی باران ...

باز باران میچکد بر برگهای دفترم

قطره هایش واژه های خسته را جان می دهند ...

من به باران زنده می سازم  احساس را

از همین رو شعرهایم بوی باران میدهند ...

اهل پاییزم ولی سرسبزی ام بی انتهاست

هر بهار از نو شکوفا می شود اندیشه ام

الفتی دیرینه دارم با هجوم گرد باد ...

یخ نمی بندد زمستان ، شاخ و برگ ریشه ام

در دلم آتشفشان ، بر دامنم گلهای سرخ

وای از آن روزی که داغ من بسوزاند زمین ...

بستر عمر من از افسوس و از حسرت تهی ست

من نخواهم گشت با اندوه غربت همنشین

سبزی ام را می سپارم بر دل دنیای شعر ...

با کلامم می نوازمهای مرده را

مرهمی همواره می یابم دل آزرده را ...

او که شعر بودنم را این چنین زیبا سرود

سینه ام را خانه ی عشق و امید و نور کرد

با تمام سردی و بی رنگی دنیای ما

زردی افسردگی را از وجودم دور کرد

وسعت دید مرا تا آسمانش اوج داد ...

 و روحم را سبک چون قاصدکها آفرید

من نخواهم مرد حتی زیر صد خروار خاک

زنده میدارد مرا آنکس که دل را آفرید ...


شعر زیبا از غزل آرامش