* آوای شاپرک ها *

* آوای شاپرک ها *

سلام به شما دوستان خوبم ، به وبلاگ آبجی صبا ( وب خودتون ) خوش اومدین .
* آوای شاپرک ها *

* آوای شاپرک ها *

سلام به شما دوستان خوبم ، به وبلاگ آبجی صبا ( وب خودتون ) خوش اومدین .

من فرزند دو نفر هستم ....

در را زد و و وارد اتاق شد. مدیر یکی از بخشهای دیگر مؤسسه بود. یک فرم استخدامی پر شده دستش بود و بعد از حال و احوال مختصری٬ فرم را داد دست من و گفت: نگاه کن ، این چه جالبه !

کمی بالا و پایین فرم را ورانداز کردم. به نظرم یک فرم معمولی می آمد حاوی مشخصات خانمی که برای استخدام مراجعه کرده بود. پرسیدم: چی ش جالبه؟  گفت: مشخصات فردی ش رو ببین! شروع کردم به زیر لب خواندن مشخصات فردی … نام … نام خانوادگی … تا رسیدم به آنجا که بود ...

" فرزند: …" دیدم جلویش نوشته: " رضا و پروین". چند لحظه مکث کردم …؛

مکث مرا که دید٬ لبخندی زد و گفت: ببین٬ من هم به همین جا که رسیدم٬  مثل تو مکث کردم٬ بعدش به خانم متقاضی گفتم: چه جالب! … دو تا اسم نوشته اید ...

صدایش را صاف کرد و جواب داد: انتظار داشتید یک اسم بنویسم؟ خب … من فرزند دو نفر هستم نه فرزند یک نفر!

چند لحظه به فکر فرو رفتم ، به یاد آوردم که همیشه هنگام پر کردن فرم ها٬ بدون مکث و اتوماتیک جلوی قسمت " فرزند: …" فقط یک اسم می نوشتم: "علی"!

چطور تا به حال به چنین چیزی فکر نکرده بودم؟


دوستتون دارم مامان و بابای خوبم


 " منبع :  سایت موفقیت ، http://succes.ir "

نویسنده : جناب آقای سعید جنگجوی       

 

ولادت امام علی (ع) ، روز پدر و روز مرد مبارک ...



کنار پنجره می آیم و می دانم این شاخه لطیف در لیوان گذاشته شده ،

می داند که تو چقدر گل تری ! پنجره را می گشایم و می بینم دنیایی که تو نشانم داده ای ،

 چقدر مهربان است ، الآن کنار آینه آمده ام همان آینه قدیمی و خود را درون آن می بینم ،

ایستاده بر بلندای افتخار ، پدری چون تو تکیه گاه من است ...

قایقی خواهم ساخت ...

چشمه ساری که خود را در اعماق درون شما پنهان ساخته است ،
 روزی قد خواهد کشید و فوران خواهد کرد و با ترنم و نغمه ، راه دریا را در پیش خواهد گرفت

 
" جبران خلیل جبران "



به قول سهراب :
پشت دریاها ...
 قایقی خواهم ساخت
خواهم انداخت به آب ...
دور خواهم شد از این خاک غریب
...