* آوای شاپرک ها *

* آوای شاپرک ها *

سلام به شما دوستان خوبم ، به وبلاگ آبجی صبا ( وب خودتون ) خوش اومدین .
* آوای شاپرک ها *

* آوای شاپرک ها *

سلام به شما دوستان خوبم ، به وبلاگ آبجی صبا ( وب خودتون ) خوش اومدین .

عیدتون مباااااااااااااااارک :)



کم کم غروب ماه خدا دیده می شود

صد حیف از این بساط که برچیده می شود

در این بهار رحمت و غفران و مغفرت

خوشبخت آن کسیست که بخشیده می شود




لبخند خدا بدرقه زندگیتون

نظرات 7 + ارسال نظر
سوخته دل پنج‌شنبه 17 تیر 1395 ساعت 10:35 http://sokhthdl.persianblog.ir/

باز باران،
با بهانه،
با نواهای فراوان
می‌خورد بر پشت شیشه

من در آن تاریکی شب
خیره مانده
پشت شیشه
سایه‌ها لرزان و ترسان

یادم آرد روز باران:
رفتی از پیشم چه غمگین
سرد و سنگین
سوی فرداهای پنهان

من جوانی بیست ساله
شاد و سرخوش
خام و مدهش
مست و پر راز و رمنده

با دو بال چون فرشته
می‌پریدم همچو جادو
می‌شنیدم از لب تو،
قصه‌های عاشقانه

هر چه می‌گفتی تو ای یار
بود زیبا و فریبا
شاد بودم
با سرودت می‌سرودم

ای دریغا، بس دریغا
«آسمان گردید تیره»
بسته شد درهای رویا
ریخت کاخ آرزوها

من رها گشتم در این سو
تو گریزان از فرا سو
ساعت دیوانه نالان
قطره‌های تیز باران

من بماندم پشت شیشه
خیره بر دنیای تیره
دل پریشان، چشم گریان

اندک اندک باد پیچید
برد این ابر پریشان
وز پس آن تیره دنیا
گشت خورشیدم نمایان

بس دلارا بود دنیا
وه چه زیبا بود دنیا!
مست از عطر جوانی
گشت دنیایم فسانه

«بشنو از من کودک من»
همدم خوب و فریبا
گر نباشد همره تو وقت باران
نیست زیبا، نیست زیبا، نیست زیبا

«بشنو از من کودک من»
همدم خوب و فریبا
گر نباشد همره تو وقت باران
نیست زیبا، نیست زیبا، نیست زیبا ...

مرسی ، زیبا بود ...

نگان چهارشنبه 16 تیر 1395 ساعت 13:56 http://negan-1.blogsky.com

عید شما هم مبارک دوست خوبم

مرسی عزیزم

دل سوختگان چهارشنبه 16 تیر 1395 ساعت 11:46 http://dlsokhthgan4000.blogsky.com/

سخن از ماندن نیست ،
من و تو رهگذریم ،
راه ...
طولانی و پر پیچ و خم است ،
همه باید برویم تا افقهای وسیع ،
تا آنجا که ...
محبت پیداست و شاید اینجا سر آغاز بودن است
و من و تو و هیاهوئی در شهری سبز و آبی و خاکستری
ما می گریزیم شاید از بودن
شاید از ماندن
شاید از رفتن
جز هراس ما را چه باید
من و تو رهگذریم
به فردا بیندیش
به طلوعی دیگر ...
و به آغازی دوباره و ما گشاینده ی راهیم ...
لغزش صبر مداومت
ولی ...
بدان و باور کن
اینجا بدون شک آغاز بودن ماست .....

قشنگ بود . مرسی

سایگل سه‌شنبه 15 تیر 1395 ساعت 21:39 http://saygollove.mihanblog.com

حرف که نمیزنم از خودش نمی پرسد

این بنده خدا که لال نبود

چرا یک دفعه این طور شد؟

راحت تر است فکر کند زن ها

بعضی وقت ها کم حرف می شوند

به خودش زحمت نمی دهد

ببیند توی دل من چه خبر است ...


((فریبا وفی))

چه جالب ، به خودش زحمت تفکر نمیده که

سایگل سه‌شنبه 15 تیر 1395 ساعت 21:38 http://saygollove.mihanblog.com

وقتی دل دست‌ هایم

تنگ می‌ شود برای انگشتان کوچکت

آن‌ ها را می‌ گذارم برابر خورشید

تا با ترکیبی از کسوف و گرما

دوری‌ ات را معنا کنم


((مصطفی مستور))

بسیااااااااااااااار زیبا . مرسی سایگل جان

سایگل سه‌شنبه 15 تیر 1395 ساعت 21:38 http://saygollove.mihanblog.com

دگر نمانده نایی . . . . . . . ای عید فطر کجایی؟ #پیشاپیش#عید#فطر#مبارک .

عیدت مبارک عزیزم

تشکر عزیزم . عید شما هم مبارک گلم

سایگل سه‌شنبه 15 تیر 1395 ساعت 21:36 http://saygollove.mihanblog.com

سلام عزیز دلم
منم نمیدونم چرا. فک کردم خودتون نصفه فرستادی[ناراحت]

فدای اون دل مهربونت

حتما بهت سرمیزنم

بهترینها رو برات ارزو دارم عزیزکم [ماچ][قلب]

سلام آبجی خوبم .
والا نمیدونم ، کامل فرستاده بودم
قربانت عزیزدلم
ممنونم . تشکر از لطفتون گلم
مرسی ، همچنین خانمم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد